امروز پای ثانیه ها درد می کند
آرام می روند ، آرام تر از دیروز
و گاه پشت ساعت های غم می ایستند . . .
با این ثانیه های خسته ، کی به تو می رسم ...؟؟؟
من منتظر مهرت میمانم...انتظاری سرد...
انتظاری بی انتها
تنهایی را با من آشنا مکن ... به دیدارم بیا .

ماهی به آب گفت : تو نمیتونی اشکای منو ببینی , چون من توی آبم... آب جواب داد اما من میتونم اشکای تو رو احساس کنم چون تو توی قلب منی

گاهی احساس میکنم چرا هیچ وقت ندونستم که تو باید پیش از اینها می رفتی