گاهی احساس میکنم چرا هیچ وقت ندونستم که تو باید پیش از اینها می رفتی
نظرات 4 + ارسال نظر
ترانه جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:29 ب.ظ http://to-unja-man-inja.blogsky.com

سلام...
این پست آخریت خیلی به دلم نشست...واقعا بعضی ها موندنشون طولانی میشه و ما رفتنشونو میذاریم به حساب قسمت!
بهم سر بزن.خوشحال میشم

مریم جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:36 ب.ظ http://bito-hargez.blogsky.com

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه تنها ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت ...


دلت شاد
برام دعا کن

رزیتا جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:23 ب.ظ http://www.tahamishetaabad.persianblog.com

اگه می دونستی که سراغش نمی رفتی.و دیگه یادت نمی موند که یه روزی باید می دونستی که اون باید پیش از اینا می رفت.

یاس جمعه 28 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:34 ق.ظ http://www.rangarang1385.blogsky.com

سلام متن های خیلی قشنگی داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد