تمام دلم را غم گرفته
صدای درد در اعماق وجودم
همچو ناقوسی تنم را
می تکاند .
نمی دانم
تاریکی چشمان من است
یا غیر ...
کاش
چشمانم به تاریکی
خو نمی کرد .
کاش
این ریشه سرد سراسر وجودم را
نمی پیمود .
اری اری
فقط باد است که زردی کلام مرا
به خزان می برد .
لرزانم
از قدم نهادن در این سرمای سرد
سرد . . . سرد
خسته ام خسته
بال و پرم شکسته
شکسته ...
http://2u2.blogsky.com
سلام ... جالب بود
لطفا به ما هم سری بزنيد ...ونظر بديد.... بای
بازم سلام محمد جونم
واقعا حسته نباشی. من که خیلی با متن های اینجوری حال می کنم.
موفق باشی
دوستدار تو شادی
محمد جان به احساسات پاک و استعدادت تبریک میگم . امیدوارم این کار ادامه بدی.