سرد

تمام دلم را غم گرفته
صدای درد در اعماق وجودم
همچو ناقوسی تنم را
می تکاند .


نمی دانم
تاریکی چشمان من است
یا غیر ...


کاش
چشمانم به تاریکی
خو نمی کرد .

کاش
این ریشه سرد سراسر وجودم را
نمی پیمود .


اری  اری
فقط باد است که زردی کلام مرا
به خزان می برد .


لرزانم
از قدم نهادن در این سرمای سرد
سرد . . . سرد


خسته ام   خسته
بال و پرم شکسته
شکسته ...

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:26 ب.ظ http://girl.blogsky.com

http://2u2.blogsky.com یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:36 ب.ظ http://2u2.blogsky.com

http://2u2.blogsky.com

محمود یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:42 ب.ظ http://moheban.blogsky.com

سلام ... جالب بود

لطفا به ما هم سری بزنيد ...ونظر بديد.... بای

شادی دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 05:24 ب.ظ

بازم سلام محمد جونم
واقعا حسته نباشی. من که خیلی با متن های اینجوری حال می کنم.
موفق باشی
دوستدار تو شادی

لاله پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 05:32 ب.ظ

محمد جان به احساسات پاک و استعدادت تبریک میگم . امیدوارم این کار ادامه بدی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد